۱۳۹۰ بهمن ۸, شنبه

من خوبم

مزخرف ترین قسمت از زندگی من این بخشه که باید به همه اطمینان خاطر بدم که من حالم خوبه
یکی از عادت های بد من اینه که وقتی دردی دارم یا وقتی زخمی میشم یا وقتی بلایی سرم میاد هیچ کس نباید ازم سوالی بپرسه یا حرفی بهم بزنه توی درد و شوک نمی تونم حرف بزنم و از همه بدتر اعصابم خورد میشه کسی بهم بگه: چیه؟ چی شد؟ پات درد گرفت؟ دستت زخم شد؟ خیلی درد داری؟
بابا بذارید اول خودم از شوک در بیام بعد به سوالای شما جواب بدم. آخه چرا درک نمیکنید؟ تنها کسی که توی این خانواده این رو می فهمه برادرمه چون اونم عینن شبیه منه. کسی نباید بهش بگه چی شد . اگه می خوای کمک کنی آروم و بی صدا کمک کن اما هیچی نگو .
حالا هر روز و هر ساعت و هر دقیقه هی می پرسن چی شده؟ طوری شده؟ چرا ناراحتی؟ خوب بابا انقدر که سوال می کنید آدم عادی عصبی میشه چه برسه به من. صبح و ظهر و شب باید به همه بگم:  من خوبم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

یک گوشه دنیا

 کشوری یک گوشه از دنیاست که فراموش شده یک گوشه از دنیاست که حتا خدا هم اونو فراموش کرده یک گوشه از دنیاست که مردمش وجود ندارن هیچ دعایی به آ...