۱۳۹۰ دی ۲۹, پنجشنبه

عسل با بی دقتی کلینیک کامرانیه از بین رفتت



شنبه عسل حالش بد شد و چون روز تعطیل بود به کلینیک کامرانیه بردیم. دکتر برهانی کیا ویزیتش کرد و علی رغم عکسبرداری نفهمید چه اتفاقی برای عسل افتاده سرمی بهش وصل کرد و رفت پی کارش تا ساعت 11 بالای سرش بودیم اما متاسفانه سرم بیش از اندازه وارد بدن عسل شد و آب ریه های اون رو گرفت. حدود نیم ساعت اکسیژن درمانی شد و با این که دکتر می دونست عسل در حال کماست اما بازهم آمپول ب12 بهش زد و کلی دارو هم براش آورد .

با تمام تذکراتی که من و خواهرم به دکتر دادیم و با این که من اصرار داشتم اکسیژن درمانی ادامه داشته باشه اما عسل رو مرخص کردند وهزینه ی مداوا را از ما گرفتند. وقتی به خونه رسیدیم عسل مرده بود

عسل یه گربه ی خیابونی بود اما من تمام مراقبتها رو ازش کرده بودم شناسنامه داشت و حتا همین یکی دو هفته پیش آخرین واکسیناسیونش انجام شد من حتا مشکلی با هزینه ی هشتاد و خرده ای درمان اون ندارم اما رفتار زشت و زننده ی آقای برهانی کیا و رد مسئولیتی که برعهده ی ایشان بود برای من تاسف آوره. برخورد بسیار زننده ی ایشون هنگامی که خواهرم عسل رو به کلینیک برگردوند هیچ توجیهی نداره.

برای کلینیک کامرانیه متاسفم این چندمین گربه ی خیابونی هست که من به اونجا می برم و با بی کفایتی های برخی پزشکان اونجا روبرو میشم

یک گوشه دنیا

 کشوری یک گوشه از دنیاست که فراموش شده یک گوشه از دنیاست که حتا خدا هم اونو فراموش کرده یک گوشه از دنیاست که مردمش وجود ندارن هیچ دعایی به آ...