۱۳۹۰ آبان ۲۸, شنبه

لباس





صبح لباسم رو می پوشم و میام
صبح خنده های منو می شنوی و میای
صبح منو دعوت می کنی 
صبح از شادی من شاد می شی
صبح منو می بری تا هر شکسته دلی رو شاد کنم
صبح در گوش هم می گید عجب خوشه
شب
لباسم رو در میارم
لباسی که تن خسته ام رو پنهون می کرد
لباسی که دردهای منو پنهون می کرد
لباسی که غمهای منو گم می کرد
لباسم رو در میارم 
و تا صبح می گریم



شانس بعضی آدمهای معروف







واقعنی من فک می کنم بعضیا شانس میارن میمیرن قبل از انقلاب ها یا قبل از به گه کشیده شدن انقلاب ها مثلنی: 
چه گوارا قبل از کاسترو
شریعتی قبل از خمینی
همت و باکری و .... قبل از تموم شدن جنگ
آلنده قبل از نویسنده شدن ایزابل 
.
.

و همه ی اینها قبل از خامنه ای و احمدی نژاد



۱۳۹۰ آبان ۲۱, شنبه

آخرین فرصت










  برفراز سر من لاشخوری است
 که چمان در افق این دژ هر مرد به مردار بدل
 منتظر مانده حریص
 تا که کی لاشه شوم
 من به تدبیر که چون حیله کنم
 که فرودآید تا تیررسم

گاه اگر از تک و پو بنشینم
که نفس تازه کنم
تاخت آرد به سر من به امیدی که فتادم از پای
لیک چون می بیند
مانده ام منتظر فرصت شلیک به او
باز می گردد تا اوج گریز.

این چنین نسل به نسل
شده اند آن همه مردان مردار
طعمه ی لاشخور این دژ جادوکده ی شصت سده.

فرصتی بیش نمانده است مرا
راوی تجربه هایم گوید:
مرگِ ناچارِ تو یا لاشخورِ پیر فراز آمده است
سرنوشت دژ جادوکده، این کارگه مرد به مردار مبدل کن تاریخی نیز
همه در ترکش و در همت توست
آنچه باقی است همین فرصت توست.

برفراز سر من لاشخوری است
وای اگر فرصتم از کف برود!

م. آزرم


۱۳۹۰ آبان ۲۰, جمعه

لاشخور

 
  چند دقیقه ی پیش تصمیم داشتم شعری از آزرم بنویسم و به تصویری از یک لاشخور نیاز داشتم طبق معمول در گوگل تصویری از یک لاشخور را سرچ کردم و نتیجه؟؟؟
شگفت زده شدم که هفتمین تصویر، تصویر یک لاشخور واقعی بود :


تصویری دقیق تر از این؟

۱۳۹۰ آبان ۱۹, پنجشنبه

شبانه های من 2

 وقتی دارم باهات درددل می کنم می شه یه لحظه خفه خون مرگ بگیری و نگی این که چیزی نیست؟؟؟؟
وقتی دارم درددل می کنم می شه اون گاله رو ببندی و نگی مثل من ؟؟؟؟
وقتی دارم زر میزنم می شه نصیحتم نکنی و بگی خوب تو هم کار بدی کردی ؟؟؟؟
آقا جان وقتی می خوام شروع به درددل می کنم خوب بگو من اهل درددل گوش کردن نیستم چرا میگی : تو هم ما رو گاییدی با این چس ناله هات ؟؟؟

زهرمار بگیری که مثل عن نشستی و فکر می کنی خیلی عاقلی اما من بدبخت همیشه اون  چس ناله های مسخره ات رو گوش می کنم


۱۳۹۰ آبان ۱۷, سه‌شنبه

دریا



 با تشکر از دایی خوبم که این شعر را به من آموخت

دریا عظیم
             دریا صبور
                         دریا شکوه حوصله ی خشم
    دریا هماره مادر توفان
اینک دریا
               جوش هزار نعره ی کوه روان موج

 زی ناخدای کشتی تاراج
                    این تور گسترانده بهر صید:
      _ این موج ها برآمده زان بادی است
        کز نخل زار ساحل همسایه می وزد
         دریا وگرنه نیست به جز مرداب


     _ بگذار این بسر شده مهلت
        در واپسین تلاش ز ناچاری
       بر هر گزافه چنگ بیاویزد
      بگذار ذات جنبش دریا را
                           از بادهای هرزه بداند
   دریا ولیک
              دانند صخره ها
 که در این شش هزار سال
بسیار تخته پاره به ساحل فکنده است

شعر از میم آزرم


شبانه های من 1

   شب باشه و صدای خسته ی رضا یزدانی
شب باشه و دلت گرفته باشه و آروم آروم توی موسیقی ذوب بشی و وقتی به خودت بیای که صورتت خیسه و داری هق هق می کنی
شب باشه و هر کاری از دستت بر میاد انجام بدی که فقط اون تصاویر رو دیگه نبینی. دیگه جلوی چشمت نیان . دیگه ...
ام

بعد از روزها

     شاید ندونی اما دلم می خواد امروز بعد از روزهای سخت کلی حرف بزنم
شاید ندونی که این دل دیگه گنجایش این همه درد رو نداره
خسته و گریون فقط می خوام به تو بگم که چقدر این روزها خسته ام
خسته از این درد دوساله
دردی که خونه نشینم کرده و دیگه حتا توان راه رفتن رو از من گرفته
می دونم که درک نمی کنی
نی دونم که فکر می کنی دارم غلو می کنم مثل خیلی ها مثل خانواده ام
بارورشون نمی شه بعد از دوسال هنوز خوب نشدم
شاید توی دلشون می گن چقدر قضیه رو گنده کرده
فکر می کنن خوبه زندون نرفته و شکنجه نشده وگرنه چی کار می کرد
حق میدم
حق می دم که این فکرها رو بکنن و باورشون نشه
کسی نبود کسی به دادم نرسید  حتا خودم هم خیلی از چیزها رو به یاد نمیارم
نامب شده بودم و یادم نیست چند ضربه ی زنجیر چرخ به کمرم خورد
یادم نیست چقدر باتوم زدن
یادم نیست چقدر با دسته ی قمه به سرم زدن
چیزی یادم نیست جز لحظه ای که قمه رو از جیبش در آورد
جز اون صورت...

یک گوشه دنیا

 کشوری یک گوشه از دنیاست که فراموش شده یک گوشه از دنیاست که حتا خدا هم اونو فراموش کرده یک گوشه از دنیاست که مردمش وجود ندارن هیچ دعایی به آ...