اينجا تبديل شده به دفترخاطراتي كه تنها من مي نويسم و خودم مي خوانم . از اين حالت خوشم مي آيد مثل روزهاى اول بلاگ نويسي ام شده كه هر كسي تنها و تنها براي دل خودش مي نوشت:)
راستش قرار نبود آدم سياسي باشم، هرگز اهل اين حرفها نبودم. وقتي در يك خانواده ى سياسي بزرگ شوى از سياست متنفر مى شوى و سعى مى كنى خودت را از اين جنجال نجات دهى اما هرگز موفق نخواهى شد چراكه مگر مى توان به شناخت رسيد و كتمان كرد؟ مگر مى توان دستگيرى عزيزان را ديد و سكوت كرد؟ به اين ترتيب من چه بخواهم و چه نخواهم سياسى ام با گرايشات ادبي :))
راستش اگر بخواهم به ادبيات ايران از دريچه ى سياسى بنگرم سه گرايش بيشتر نيست: شاه پرستى و ظل اللهى، شاه ستيزى و نگاه عرفانى و مريد و مرادي
تا زمانى كه در اين فرهنگ كلمه و شخصيت شاه بود كار ساده تر بود چرا كه مى دانستى شخصيت مقابلت يك انسان است گرچه به هزار زور و زحمت او را به خدا و تخم ايزدى و فره ايزدى متصل كرده باشند اما بزرگترين صدمه زمانى زده شد كه عده اى به نام دين و با عنوان مراد، ملتى را به اطاعت از عقايد خويش فرمان دادند و نافرمانان را محارب خواندند از باطنيه و صفويه گرفته تا اكنون.
به همين دليل است كه من با ادبيات عرفانى و نظام مريد و مرادى و هر مرشد و سالكى مشكل دارم و ادبيات ما و به طور كلى ادبيات شرق سرشار از اين افكار و توصيه هاست
راستش قرار نبود آدم سياسي باشم، هرگز اهل اين حرفها نبودم. وقتي در يك خانواده ى سياسي بزرگ شوى از سياست متنفر مى شوى و سعى مى كنى خودت را از اين جنجال نجات دهى اما هرگز موفق نخواهى شد چراكه مگر مى توان به شناخت رسيد و كتمان كرد؟ مگر مى توان دستگيرى عزيزان را ديد و سكوت كرد؟ به اين ترتيب من چه بخواهم و چه نخواهم سياسى ام با گرايشات ادبي :))
راستش اگر بخواهم به ادبيات ايران از دريچه ى سياسى بنگرم سه گرايش بيشتر نيست: شاه پرستى و ظل اللهى، شاه ستيزى و نگاه عرفانى و مريد و مرادي
تا زمانى كه در اين فرهنگ كلمه و شخصيت شاه بود كار ساده تر بود چرا كه مى دانستى شخصيت مقابلت يك انسان است گرچه به هزار زور و زحمت او را به خدا و تخم ايزدى و فره ايزدى متصل كرده باشند اما بزرگترين صدمه زمانى زده شد كه عده اى به نام دين و با عنوان مراد، ملتى را به اطاعت از عقايد خويش فرمان دادند و نافرمانان را محارب خواندند از باطنيه و صفويه گرفته تا اكنون.
به همين دليل است كه من با ادبيات عرفانى و نظام مريد و مرادى و هر مرشد و سالكى مشكل دارم و ادبيات ما و به طور كلى ادبيات شرق سرشار از اين افكار و توصيه هاست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر