هرچقدر میخوای با مشکلات شوخی کل اما نمی تونی تأثیر مشکلات بر روح و ذهنت رو نادیده بگیری
به جایی رسیدم که دوست دارم کسی باشه که یک گلوله در مغزم خالی کنه و مغزم دیگه نه خاطرات رو جلوی چشمم بیاره و نه مشکلات رو به رخم بکشه
به جایی که دلم میخواد کمی قلبم آروم بگیره و یه دست نوازشی به سر و روش بکشم و بگم: کمی آهسته تر
زندگی شاید زیبا باشه اما وقتی داغونی چیزی نمی تونه تو رو به زندگی امیدوار کنه
باید زمان بگذره
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر