از خدا که پنهون نیست از شما هم چه پنهون، دارم کتاب ابله داستایوسکی ترجمه ی سروش حبیبی که نشر چشمه منتشر کرده می خونم. واقعیتش اینه که قسمت اول از جلد یک رو تموم کردم و در فکر خواننده ی بیچاره و مترجم بخت برگشته ی کتاب های روسی هستم. دست آقای حبیبی درد نکنه که خیلی روون و گاهی با زیرکی این کتاب رو ترجمه کرده، اما کلن ترجمه ی کتابهای روسی و خوندنشون خالی از زحمت و اشکال نیست. به خصوص کتاب های کلاسیکی مثل همین ابله یا برادران کارامازوف یا نوشته های چخوف و تولستوی و بقیه که پر از کلمات مطنطن و چند معنی و پر ابهام هستند اما به عنوان یه خواننده دو اشکال عمده در نوشته های روسی هست که جون آدم رو میگیره: اسامی ، روزهای طولانی.
همونجور که می دونید اسمهای روسی دو اشکال عمده دارن : اولن خیلی هاشون سه بخشی هستند مثل: آفاناسی ایوانوویچ تروتسکی ، ایوان پتروویچ پتیتسین ، دریا الکسی یوونا و دردسر زمانی شروع میشه که یه شخصیت رو با اسم افاناسی ایوانوویچ میشناسی و بعد در جای دیگه به یه کسی رو میبینی که اسمش تروتسکی ه و تازه آخر کار متوجه میشی این دوتا شخصیت در حقیقت یه شخصیت بودن که نویسنده گاهی اسم اول و گاهی اسم دوم رو بکار می برده ( حالا بشین از اول رمان رو بخون چون فکر می کردی دو شخصیت بودن ) اما مشکل دوم که هم مترجم بنده خدا به زحمت میفته هم خواننده ، اینه که روسها عادت دارن اسمها رو کوچیک کنن ینی اول یه اسم بلندبالا برای خودشون میذارن بعد کوچیکش می کنن اما فکر نکنید قاعده و قانونی داره نه مثلن پتیا کوچک شده ی پیوتر هستش و گانکا کوچک شده ی گانیا و گانیا خودش کوچک شده ی گاوریلا هست ( گیج نشید بنده خدا آقای سروش حبیبی توی زیرنویس ده بار این موضوع رو توضیح میده که البته چاره ی دیگه ای نداره ) شما تصور کنید شخصیتی به نام گاوریلا آردالیونیچ در داستان داشته باشید که هم به نام گاوریلا خونده میشه هم گانیا هم گانکا هم آردالیونیچ ( بدبخت شدیم رفت)
اما مشکل زمان: من نمی دونم توی روسیه روزاشون چند ساعته فکر کنم خیلی طولانیه شاید از روزای ما خیلی طولانی تر ( به خدا بی شوخی میگم ) تصور بفرمایید شخصیت اصلی داستان در یک روز توی قطار کلی ماجرا داره بعد وارد سن پترزبورگ میشه بعد میره خونه ی یه ژنرال ، کلی ماجرا براش پیش میاد بعد میره یه جا خونه اجاره می کنه و کلی دعوا و جنجال هم اونجا داره بعد میره خونه ی یکی مهمون سرزده میشه و از یکی خواستگاری می کنه تا اینجای کار هنوز روز تموم نشده به خدا ، تازه 288 صفحه از کتاب میگذره تا یه روز تموم بشه به سلامتی . شما هم مثل من فکر نمی کنید که روزهای روسیه دو برابر روزهای ماست؟؟؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر