۱۳۹۲ شهریور ۱۰, یکشنبه

كابينه اى بدون حضور زنان


تساوى ، عدالت، برابرى كلمات زيبايى هستند كه در زمان هاى مختلف در موارد متفاوتى به كار ميروند و به درست يا نادرست به موارد مختلف اطلاق و درخواست مى شوند اما تا چه حد درست و تا چه اندازه درخواست كنندگان محق هستند بحثى جداگانه مى طلبد. اما آنچه در مورد بحث جنسیت و تساوی یا برابر حقوق زن و مرد مطرح می شود بیش و پیش از آنکه در مبحث تساوی در دادن شغل یا مناصب و مقام ها مطرح باشد ، برابری و عدالت در احکام حقوقی و جزائی و برابری در ایجاد و تقسیم فرصت ها و انگیزه هاست.
برای بسیاری از زنان ما این موضوع چندان اهمیتی ندارد که چند نماینده در مجلس شورای اسلامی زن هستند ، جنسیت وزیر بهداشت یا محیط زیست زن است یا مرد ، چند نفر از کابینه ی آقای خاتمی یا احمدی نژاد یا روحانی زن بودند. کما این که با وجود نمایندگان زن در این چند دوره که بعد از مجلس ششم تشکیل شد؛ کارایی و نشانی از نمایندگان زن مجلس ندیدیم، نه در سخنرانی ها و موافقت ها و مخالفت ها تاثیرگذار بودند و نه تاثیری در امور زنان جامعه داشتند. متاسفانه بسیاری از زنانی که برای این مناصب در لیست ها گنجانده می شوند تنها برای ترغیب شرکت کنندگان برای صندوق های رای و یا جلب نظر فرهیختگان جامعه است.
اما آنچه که دغدغه ی بسیاری از زنان جامعه به خصوص زنان کارمند و کارگر و بسیاری از زنان زحمتکش جامعه است ایجاد فرصت هاش شغلی برابر بر اساس شایستگی و شایسته سالاری و بدون تبعیض های جنسیتی است. هیچیک از زنان جامعه ی ما خواهان امتیازگیری بر اساس جلب دلسوزی و ترحم جامعه ی مردسالار نیستند آنچه برای بسیاری از این زنان دردناک است ، نادیده گرفتن و کنار گذاردن زنان موفق جامعه از شغل هایی برابر با همکاران مرد است. در چنین شرایطی گاه می بینیم چنین زنان موفقی از ارتقاء شغلی و کاری کنار زده می شوند و به همین دلیل در سطح مدیریت کلان جامعه خبری از این گونه زنان موفق نیست. چنین نگاهی نه تنها زنان را از ارتقاء شغلی باز میدارد بلکه تجربه و توان آنها را نسبت به مردان کاهش می دهد و به همین دلیل است که معدود زنانی که به چنین جایگاهی دست می یابند به دلیل عدم تجربه ی کافی و لازم ، کارایی خود را از دست می دهند.
به همین دلیل است که ما در سطح کلان جامعه مدیران زن قدرتمند کمی داریم که به همان نسبت برگزیدن یک وزیر از میان این زنان کاری دشوار اما ممکن است. شاید از معدود زنانی که بتوان در این زمینه ها نام برد : الهه کولایی، فاطمه هاشمی ، معصومه ابتکار، خانم دستجردی باشند که به شایستگی خود را در زمینه های امور خارجه ، بیماری های خاص، محیط زیست، وزارت بهداشت، به اثبات رسانده اند اما آنچه مسلم است در شرایط وضعیت بحران زده و به غارت رفته ی کنونی باید حق داد که یک مدیر گروهی را برای خود برگزیند که بیشترین احتمال را به پیروزی آنها می دهد و ریسک کمتری برای او دارد.
آقای روحانی در شرایطی کشور را به دست گرفته است که در لبه ی پرتگاه اقتصادی و سیاسی است ، دو گروه کاری از نظر او بیشترین اهمیت را داشته: کارگروه اقتصاد و کارگروه وزارت خارجه . بیشترین دقت روحانی در این دوزمینه بوده و برای همین ترجیح داده کسانی را انتخاب کند که احتمال خطا در ایشان نزدیک به صفر باشد. می توان حق داد و از نظر من به عنوان یک زن تنها این توقع را داشت که دولت جدید چه در مورد زنان و چه مردان جامعه شایسته سالاری را بدون تبعیض جنسیتی ملاک کار خود قرار دهد . شایسته سالاری این امکان را به افراد یک جامعه می دهد که فارغ از جنسیت و روابط به مملکت خدمت کنند و تجربه بیاموزند تا در مناصب بالاتر بتوانند تاثیر گذار باشند.
متاسفانه در تمام این سال ها حتا این فرصت به زنان داده نشده که به مناصب و رده های خاصی برسند حتا در وزارت خانه ای که بیشترین کارمندان زن را دارد: وزارت آموزش و پرورش هم می بینیم که اکثر پست های مدیریتی اداره ی کل در اختیار آقایان است . در وزارت خارجه تا به حال دیده نشده که زنی در سمت مسئول فرهنگی سفارت یا کاردار مشغول به کار شود چه رسد به سفیر ، من به عنوان یک زن توقع چنین چیزی را ندارم که فی البداهه یک زن را تنها به خاطر جنسیت و بدون در نظر گرفتن تجربیاتش به جایگاه سفیر ارتقاء دهند اما سوالم این است که آیا در تمام این سالها یک کارمند زن هم در آن وزارت خانه به این شایستگی نرسیده بود که حداقل کاردار یک سفارتخانه یا مسئول فرهنگی شود؟؟


پ.ن:
این مقاله بدون ویرایش منتشر می شود ، نگارنده سرماخورده نمی تونه ویرایش کنه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

یک گوشه دنیا

 کشوری یک گوشه از دنیاست که فراموش شده یک گوشه از دنیاست که حتا خدا هم اونو فراموش کرده یک گوشه از دنیاست که مردمش وجود ندارن هیچ دعایی به آ...