هیچ وقت این اندازه از کلاسی لذت نبردم ، کلاسی که با همه ی همکلاسی ها خوش باشم احساس راحتی کنم و برای رفتن به کلاس شور و شوق داشته باشم. حال خوشی دارم از دوستام از استاد و از این که چیزی که دوست دارم رو یاد میگیرم. برای من که سالها به زور و ضرب کلاس رفتم این عجیبه چه توی مدرسه چه دانشگاه و چه زبان و سایر مخلفات . اما امروز برام جالب بود که وقتی از کلاس برمیگشتم ماه به استقبالم اومده بود و با صورت گرد و زیباش با نگرانی منو تا خونه رسوند، از دیوار خونه ها و آپارتمان ها از لا به لای درخت ها سرک می کشید و با نگرانی به من و پاهای خسته ام نگاه می کرد و چهره ی گرد و تپلش رو جلو می آورد و نگاه می کرد. وقتی به خونه رسیدم بوسه ای براش فرستادم و وارد خونه شدم .
ماه چهارده یه بوسه از صورت گرد و زیبای تو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر