۱۳۹۲ مرداد ۳۰, چهارشنبه

من و ماه


هیچ وقت این اندازه از کلاسی لذت نبردم ، کلاسی که با همه ی همکلاسی ها خوش باشم احساس راحتی کنم و برای رفتن به کلاس شور و شوق داشته باشم. حال خوشی دارم از دوستام از استاد و از این که چیزی که دوست دارم رو یاد میگیرم. برای من که سالها به زور و ضرب کلاس رفتم این عجیبه چه توی مدرسه چه دانشگاه و چه زبان و سایر مخلفات . اما امروز برام جالب بود که وقتی از کلاس برمیگشتم ماه به استقبالم اومده بود و با صورت گرد و زیباش با نگرانی منو تا خونه رسوند، از دیوار خونه ها و آپارتمان ها از لا به لای درخت ها سرک می کشید و با نگرانی به من و پاهای خسته ام نگاه می کرد و چهره ی گرد و تپلش رو جلو می آورد و نگاه می کرد. وقتی به خونه رسیدم بوسه ای براش فرستادم و وارد خونه شدم . 
ماه چهارده یه بوسه از صورت گرد و زیبای تو 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

یک گوشه دنیا

 کشوری یک گوشه از دنیاست که فراموش شده یک گوشه از دنیاست که حتا خدا هم اونو فراموش کرده یک گوشه از دنیاست که مردمش وجود ندارن هیچ دعایی به آ...