۱۳۹۱ دی ۶, چهارشنبه

:|

میگه چند نفس عمیق بکش و به من بگو چی می بینی
نمی فهمه که سه سال گذشته و من هنوز اون صورت لعنتی جلوی چشممه
نمی فهمه لحظه ای از جلوی چشمم دور نمی شه
اون چشمای کثافتی که زل زده بود توی چشمم و من نمی خواستم کم بیارم
و من با وجود این که داشتن با زنجیر به کمرم می زدن نمی خواستم جلوی اون چشما که تنها عضو صورتش بود که از میون اون شال معلوم بود نمی خواستم کوتاه بیام
من هرگز کوتاه نیومدم 
با وجود زنجیر و باتوم و کابل و قمه 
هرگز 
اما حالا در مقابل خودم کم آوردم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

یک گوشه دنیا

 کشوری یک گوشه از دنیاست که فراموش شده یک گوشه از دنیاست که حتا خدا هم اونو فراموش کرده یک گوشه از دنیاست که مردمش وجود ندارن هیچ دعایی به آ...