۱۳۹۱ آذر ۲۰, دوشنبه

داستان یک کتاب

پشت هر کتاب، هر نوشته، هر داستان، قصه ای نهفته است. قصه ی نوشته شدن ، چگونه به رشته ی تحریر درآمدن، چگونگی انتشار و..... به خصوص در ایران که هزاران قصه و داستان درست میشود تا کتابی به دست من و شما برسد. از نوشته شدن کتاب یا ترجمه ی آن تا صدور مجوز و لغو انتشار و سانسور و هزار برنامه ی دیگر تا این که کتابی به کتابفروشی برسد ( البته اگر در این میانه ناگهان لغو نشود و کتاب جمع آوری نگردد)
اما گاهی یک کتاب و یک نویسنده داستان ویژه ای دارند و کتاب «اتحادیه ی ابلهان» یک تراژدی در پشت سر دارد. کتابی که جایزه ی پولیتزر یازده سال بعد از خودکشی نویسنده و سالها دوندگی مادر نویسنده برای انتشار کتاب، بالاخره به آن تعلق گرفت. داستان از این قرار بود که این کتاب در حدود سال 1959 به رشته ی تحریر درآمد اما به رغم تلاش های نویسنده ، هیچ ناشری حاضر به چاپ آن نشد . پس از خودکشی جان کندی تول، نویسنده ی کتاب، مادرش سالها دوندگی می کند و در پایان یکی از ناشرین که از رفت و آمد و اصرار مادر نویسنده خسته شده بود آن را چاپ می کند و سال بعد از چاپ، کتاب برنده ی جایزه ی پولیتزر می شود.
به قول منتقد روزنامه ی نیویورک تایمز: اتحادیه ی ابلهان در حقیقت ناشرانی بودند که با نپذیرفتن کتاب، ما را از مجموعه آثار یکی از بزرگترین نوابغ ادبیات محروم کردند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

یک گوشه دنیا

 کشوری یک گوشه از دنیاست که فراموش شده یک گوشه از دنیاست که حتا خدا هم اونو فراموش کرده یک گوشه از دنیاست که مردمش وجود ندارن هیچ دعایی به آ...