۱۳۹۱ آذر ۶, دوشنبه

این روزهای من

این روزها دلم حسابی گرفته
حالم را کسی نمی تواند درک کند
جز خودم
که سه سال است
احساس می کنم در بدترین لحظه ی زندگیم چقدر تنها بودم
بی هیچ یاوری
در سخت ترین شرایطی که یک انسان می تواند تجربه کند
قصدم این نیست که کسی دل بسوزاند
تنها می نویسم که شاید بفهمم چرا این همه دلم گرفته است
سخت است
سخت است بفهمی که هیچ فریادرسی نداری جز احساس ترحمی که شاید در دل دشمنت بیفتد
سخت است که به ضربات راضی شوی و امید داشته باشی که بمیری اما ناکار نشوی
خسته ام از این حالات خودم
خسته ام از این خاطرات

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

یک گوشه دنیا

 کشوری یک گوشه از دنیاست که فراموش شده یک گوشه از دنیاست که حتا خدا هم اونو فراموش کرده یک گوشه از دنیاست که مردمش وجود ندارن هیچ دعایی به آ...