۱۳۹۱ آبان ۲۹, دوشنبه

روابط ناب انسانی

شهرنشینی و مدرنیسم مساله ی پیچیده ایست اما از دیگر سو شهرنشینی در سر راهش همه مسائل را پیچیده می کند
انسانهای پیچیده
مشکلات پیچیده
ساختارهای پیچیده
رفتارهای پیچیده...........
ساده ترین نمونه اش که بسیار قابل درک و ملموس است مقایسه ی لباس یک انسان شهری  و یک انسان روستایی آن هم از نوع بسیار ساده و ابتدایی است . رنگ لباس یک فرد روستایی از رنگهای بسیار ساده ای تشکلیل شده اند قرمز ، زرد، آبی ، سبز . قرمزی که یک فرد روستایی به کار می برد به تمامی قرمز است شما هیچ شکی ندارید که این یک رنگ قرمز است و هیچ رنگ دیگری با آن ترکیب نشده زردی که به معنای واقعی کلمه زرد است و یا آبی و سبزی که شبهه ای در آبی یا سبز بودنش ندارید
و تمامی این رنگها نشان از روحیه ی ساده و بی آلایش آن فرد دارد
اما رنگ یک فرد شهری و مدرن همواره رنگی پیچیده است رنگی مرکب از چند رنگ دیگر. به ندرت لباسی یک رنگ می پوشد اما اگر هم لباس یک رنگی بپوشد از رنگهای ساده استفاده نمی کند. آنها را زشت و دهاتی می داند در عوض از رنگهایی استفاده می کند که او را متین و موقر و مرموز نشان دهند و درونیاتش را آشکار نکند. بنفش، سرمه ای، قهوه ای سیر... رنگهایی که از چند رنگ ترکیب یافته اند و گاه مشکی که در نهایت است.
بحث رنگ در لباس را می توان در رفتار و منش و گفتار و زندگی یک انسان شهری و روستایی نیز تسری داد. انسان شهری محافظه کار و پیچیده است در حالی که یک روستایی بی مهابا و ساده. رفتارش را در چند کلمه می توان توضیح داد، عشق و محبتش از کینه و عداوتش قابل تشخیص است و کلامش ساده و بی پیرایه. اگر سخنی میگوید از سر تعارف و چاپلوسی نیست و اگر سخن درشت و ناسزایی می گوید همان چیزی است که در قلب اوست، بی هیچ پنهان کاری و محافظه کاری .
انسان ها در زندگی شهری چنان پیچیده و نامفهوم می شوند که رفتارشان به سختی قابل درک است، نمی توانی عشقشان را از کینه و ریاکاری و حیله گری تشخیص دهی و این همان چیزی است که روابط انسانی را دچار خلل و گسست می کند. نمی توانی محبت را از تعارف ، دروغ را از حقیقت ، ریاکاری را از درستی بازشناسی و انسان بد و خوب را تشخیص دهی. این همان چیزی است که باعث می شود صمیمیت و همدلی را در جوامع امروزی از بین ببرد و تردید و شک را جایگزین سازد.
قرض از این سخنان این نیست که تکنولوژی و شهرنشینی امری نکوهیده و مذموم است بلکه مقصود این بود که بگویم می شد در تقابل با این رشد رفتاری درست در پیش گرفت و روابط انسانی را همچنان زیبا و ساده و ناب نگاه داشت . می توانستیم دست از این محافظه کاری ها و پیچیدگی ها برداریم و ساده برخورد کنیم با هم با زندگی


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

یک گوشه دنیا

 کشوری یک گوشه از دنیاست که فراموش شده یک گوشه از دنیاست که حتا خدا هم اونو فراموش کرده یک گوشه از دنیاست که مردمش وجود ندارن هیچ دعایی به آ...