۱۳۹۱ آذر ۲, پنجشنبه

تو ای نسیم گونه، ای عشق

می آفرینم ات
هر شب
با تار و پود خیال
با رگ و ریشه ای از عشق
می آفرینم ات
با مهر
با تصوری عاشقانه و آرام
با غزل
می آفرینم ات
از شیر و شکر
از آسمان و دریا
از خاک و آتش
با سینه ای به فراخی کهکشان ها
با قلبی به وسعت دشت ها
با محبتی چون نسیم و عطر بهار
با عشقی توفانی و پرسودا
و آنگاه
آنگاه در مقابلم می ایستی
لمست می کنم
نوازشم می کنی
سر بر سینه ی کهکشانی ات می گذارم و آرام آرام در تو ذوب می شوم
در آغوشت می کشم و به خواب می روم
و تو آهسته آهسته به ذهنم باز می گردی تا چشم صبح به ما نیفتد
خورشید چشم زخمی به ما نزند
تو در درونم خانه داری ای عشق

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

یک گوشه دنیا

 کشوری یک گوشه از دنیاست که فراموش شده یک گوشه از دنیاست که حتا خدا هم اونو فراموش کرده یک گوشه از دنیاست که مردمش وجود ندارن هیچ دعایی به آ...