۱۳۹۱ آذر ۵, یکشنبه

باز عاشورا

خواب آلوده ام
اما میترسم از خواب
از خوابی که کابوس های سه ساله را در پی دارد
دیشب باز خواب بود و کابوس و مردانی که گرداگردم را گرفته بودند
کابوس بود و زنجیر چرخی که به کمرم کوبیده می شد
و مردی با صورتی که همچون راهزنان پوشانده بود
چشم در چشم من
من بودم و مردانی که از دو طرف با کابل به جانم افتاده بودند
دیشب مردی باز هم به سراغم آمد
اما این بار به جای آنکه دسته ی قمه را به سرم بکوبد
با دشنه به قلبم کوفت
و من بودم و قلبی شرحه شرحه از این روزهای سکوت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

یک گوشه دنیا

 کشوری یک گوشه از دنیاست که فراموش شده یک گوشه از دنیاست که حتا خدا هم اونو فراموش کرده یک گوشه از دنیاست که مردمش وجود ندارن هیچ دعایی به آ...