پارسال تابستون یه عینک کائوچویی مشکی خریدم از همینا که توی بازار مفت می فروشن در حقیقت دو تا فریم رو حدود 30 تومن خریدم و دادم درستش کنن، کائوچوییه همون روزی که لنز رو توش انداختم شکست و مجبور شدم از فریم فلزی استفاده کنم که اونم همین نزدیکای عید گم شد.
مجبور شدم همین کائوچویی شکسته رو از توی کشو در بیارم و بزنم به چشمم تا بتونم درست درمون ببینم. توی بهار دیدن رنگا خیلی مهمه، بهاره و رنگاش رنگایی که انگار تازه متولد شدن ، تازه و براق از اون براقا که انگار خدا دنیا رو فیلتر کالروایب زده و همه چیز خوش آب و رنگ تر شده. خب من دوست دارم حسابی عالی ببینم حتا اگه شده عینک شکسته می زنم تا خوبِ خوبِ خوب ببینم، لمس کنم، حس کنم، و حتا هوای زیبای بهار رو اگه تونستم ببلعم و بخورم :))
در حال حاضر با عینک شکسته ی کائوچویی در خدمتم فکر کنم اولین کار در سال جدید یا جراحی چشم باشه یا عینک که با این پولی که من در بساط دارم همون عینک :)))
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر