وقتی تا آخرش رفته باشی و برگشته باشی. دیگه معانی برات متفاوت میشه. کلمات رنگ و بوی دیگه ای میگیره و تو در تصاویری غرق میشی که حتا تصورش برای بعضیا سخته. تو صحنه هایی رو میبینی که دیگران در صدد تخیلش هستن. تو با گوشت و خونت واقعیت رو لمس کردی پس بذار دیگران برای خودشون تصویر سازی کنن.
من و ما عاشورای واقعی را دیدیم و لمس کردیم. ما کربلا را در پیش دیدگان مان داشتیم. ما با چشمانمان حرمله و شمر را دیدیم. ما خون حسین و یارانش رو بر کف آسفالت خیابان ها دیدیم و گریستیم. ما زخم خورده ی همان عاشوراییم عاشورایی که فرزندان حسین را از بالای پل پرت کردند . ما شاهدان عاشورایی هستیم که مادران و خواهرانمان را در زیر باتوم کابل به شهادت رساندند. ما دیده ایم آنچه شما تنها شنیده اید و بر سر منبر فریاد کرده اید.
اگر در عاشورا اجساد مطهر را در زیر سم اسبان له کردند؛ اینجا در عاشورایی که ما لمس کردیم و دیدیم ، عزیزانمان را در زیر چرخ ماشین هایشان کشتند و خم به ابرو نیاوردند. حرمله حرامیانی بودند که بر جوانان ما آتش گشودند و بر عده ای بیگناه تهمت خارجی زدند من باور می کنم که هزار و چهارصد سال پیش چنین قساوتی بر فرزند پیامبر نشان دادند که مگر چهار سال پیش فرزند علی را نکشتند؟ مگر را زنجیر و کابل و باتوم و گاز فلفل و اشک آور بر ما حمله نیاوردند؟ مگر خون نریختند و شهید نکردند؟
من و ما عاشورا را به چشم که نه با تن و جانمان لمس کردیم عاشورایی به همان قساوت و نامردمی به سخن حقی که از گلوی مردم برآمد و ظالم توان تحملش را نداشت
من و ما عاشورای واقعی را دیدیم و لمس کردیم. ما کربلا را در پیش دیدگان مان داشتیم. ما با چشمانمان حرمله و شمر را دیدیم. ما خون حسین و یارانش رو بر کف آسفالت خیابان ها دیدیم و گریستیم. ما زخم خورده ی همان عاشوراییم عاشورایی که فرزندان حسین را از بالای پل پرت کردند . ما شاهدان عاشورایی هستیم که مادران و خواهرانمان را در زیر باتوم کابل به شهادت رساندند. ما دیده ایم آنچه شما تنها شنیده اید و بر سر منبر فریاد کرده اید.
اگر در عاشورا اجساد مطهر را در زیر سم اسبان له کردند؛ اینجا در عاشورایی که ما لمس کردیم و دیدیم ، عزیزانمان را در زیر چرخ ماشین هایشان کشتند و خم به ابرو نیاوردند. حرمله حرامیانی بودند که بر جوانان ما آتش گشودند و بر عده ای بیگناه تهمت خارجی زدند من باور می کنم که هزار و چهارصد سال پیش چنین قساوتی بر فرزند پیامبر نشان دادند که مگر چهار سال پیش فرزند علی را نکشتند؟ مگر را زنجیر و کابل و باتوم و گاز فلفل و اشک آور بر ما حمله نیاوردند؟ مگر خون نریختند و شهید نکردند؟
من و ما عاشورا را به چشم که نه با تن و جانمان لمس کردیم عاشورایی به همان قساوت و نامردمی به سخن حقی که از گلوی مردم برآمد و ظالم توان تحملش را نداشت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر