۱۳۹۲ فروردین ۱۵, پنجشنبه

کلمات

دیوار کلمات وقتی بالا می رود دیگر نمی توان حرفی را به دیگری فهماند یا حرف دیگران را فهمید آنوقت پر از سوء تعبیر ها و برداشت های بدی می شویم که نه می توانیم رفعشان کنیم و نه می توانیم به دیگری بگوییم منظوری غیر از آنچه برداشت کردی داشتم. کلمات مانع اند، کلمات فاصله می آورند ، کلمات سدی هستند در برابر روابط انسانی
دیروز دلم می خواست به دوستانم بگویم بعد از این همه مصیبتی که بر سرمان رفته من نمی خواهم دوباره پله ای برای حکومت شوم اما به هر روی نتوانستم و بقیه بر من خروشیدند که آیا تنها تو تاوان داده ای؟ نتوانستم برداشتشان را تغییر دهم و راستش را بخواهید این روزها در فکر این نیستم که دیگران چه برداشتی از من دارند بگذار هر چه می خواهند فکر کنند حوصله ی این حرفها را ندارم اما به این نکته رسیدم که کلمات رسانا نیستند اما چاره ای جز تحملشان نیست

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

یک گوشه دنیا

 کشوری یک گوشه از دنیاست که فراموش شده یک گوشه از دنیاست که حتا خدا هم اونو فراموش کرده یک گوشه از دنیاست که مردمش وجود ندارن هیچ دعایی به آ...