۱۳۹۳ اسفند ۴, دوشنبه

همين نزديكى٣

سطل زباله ى شهردارى را به پهلو روي زمين خوابانده بود و درونش را جستجو ميكرد، شيشه هاى نوشابه و اجناس پلاستيكى را در يك كيسه ى پلاستيكى بزرگ مي ريخت، گاهى هم بين آشغال ها غذاى مانده اى پيدا ميكرد و كنار مي گذاشت. كارش كه تمام شد، نشست و غذا را بين گربه هاى اطرافش تقسيم كرد و رفت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

یک گوشه دنیا

 کشوری یک گوشه از دنیاست که فراموش شده یک گوشه از دنیاست که حتا خدا هم اونو فراموش کرده یک گوشه از دنیاست که مردمش وجود ندارن هیچ دعایی به آ...