۱۳۹۳ شهریور ۱۲, چهارشنبه

زیر پنجره ی اتاق من 2

شاید بهانه گیری به نظر برسد اما زن قوطی نوشابه را به دست گرفته بود و تکان میداد به سمت پشت بام همسایه که چرا روی پشت بام ما آشغال انداخته اید.
چند خانم مسن هستند که به زحمت راه می روند. خانه ای زیبا و قدیمی و در کنارشان آپارتمان چهارطبقه ای که نمی دانم چند وقت است ناراحت شان کرده. روز قبل در حیاط آپارتمان، با بی مبالاتی چند صفحه ی ایرانیت را پرت کردند و خانم ها را از خواب بیدار کردند و حال...
زن قوطی نوشابه را نشان می داد و مرد از آن بالا، سه طبقه بالاتر از زن ، می گفت که تقصیر آنها نیست. شاید راست میگفت شاید تقصیر آنها نبود اما حرف مضحکی بود وقتی گفت: مادر جان نفرین شان کن، هر که انداخته نفرین کن.... و زن پوزخندی زد که: نفرین چه می تواند بکند؟ نفرین چه کار می کند؟ و سرش را پایین انداخت و رفت

راستی نفرین چه می تواند بکند ؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

یک گوشه دنیا

 کشوری یک گوشه از دنیاست که فراموش شده یک گوشه از دنیاست که حتا خدا هم اونو فراموش کرده یک گوشه از دنیاست که مردمش وجود ندارن هیچ دعایی به آ...