اتاقت رو تمیز کردم. پرده از تمیزی برق میزنه. ملافه ی تخت رو عوض کردم و یادم افتاد که تو روی تخت یه پتو میکشیدی و رفتم پتو رو بردم خشکشویی اما...
وقتی داشتم برمیگشتم آروم آروم باهات حرف میزدم و میگفتم: شنبه پتو رو تحویل میگیرم و میارم میکشم... یهو انگار دنیا آوار شد روی سرم...
این پتو همون پتوییه که... یادم نیست کی آورد و کشید روی تو. تصاویر جلوی چشمم رژه میرفتن. پاهات از پتو بیرون بودن و من بوسیدم بغلت کردم و آروم پتو رو زدم کنار و صورت قشنگت
وسط کوچه نشستم و گریه کردم. وقتی رسیدم خونه روی همون مبلی که آخرین بار روش نشستی و برای همیشه خوابیدی، خوابیدم و ضجه زدم
نامی خوشگله، میبینی چقدر داغونم کردی؟
وقتی داشتم برمیگشتم آروم آروم باهات حرف میزدم و میگفتم: شنبه پتو رو تحویل میگیرم و میارم میکشم... یهو انگار دنیا آوار شد روی سرم...
این پتو همون پتوییه که... یادم نیست کی آورد و کشید روی تو. تصاویر جلوی چشمم رژه میرفتن. پاهات از پتو بیرون بودن و من بوسیدم بغلت کردم و آروم پتو رو زدم کنار و صورت قشنگت
وسط کوچه نشستم و گریه کردم. وقتی رسیدم خونه روی همون مبلی که آخرین بار روش نشستی و برای همیشه خوابیدی، خوابیدم و ضجه زدم
نامی خوشگله، میبینی چقدر داغونم کردی؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر