۱۳۹۲ دی ۳, سه‌شنبه

αγάπη ( عشق )

گاهی درد از یادت می بره که قبل از این تنفر، عاشق بودی. گاهی زخم شور و اشتیاق عشق رو از سرت می پرونه. گاهی یادت میره قبل از این درگیری، قبل از این جراحت، قبل از این افسردگی، عشقی بود زلال تر از باران، پاک تر از برف و... گاهی یادت میره.
چند روز پیش نشر چشمه بودم. دلم موسیقی می خواست و قلبم نوایی رو طلب می کرد که زیر بارون و برف این روزها قدم بزنه و همراهی کنه با این هوای زیبا. به قسمت موسیقی رفتم و چند آلبوم خریدم و وقتی رسیدم ناخودآگاه موسیقی یونانی قلبم رو به سالها پیش برد. ملینا کانا می خوند و من دقیقه به دقیقه گیج تر می شدم. آشنا بود انگار با این موسیقی زندگی کرده بودم به خصوص وقتی کلمات آشنای αγάπη یا Πολλή αγάπη به گوشم می خوردند. لبخند به لبانم اومد و تازه بعد از سالها فهمیدم که یک زمانی عاشق بودم،گرچه نگذاشت ، برای من عشقی بود همراه با شور و شوق و شادی اما برای اون عشق معنای دیگه ای داشت شاید بعد از این همه سال باز هم کسی باشه که بگه غیرت بود اما نبود بیشتر حسادت بود و خشونت. اما پیش از اینکه اون حسادت و خشونت رو وارد ماجرا کنه، عشق بود ، عشقی زیبا و زلال به قول خودش یا به قول ملینا:  Πολλή αγάπη

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

یک گوشه دنیا

 کشوری یک گوشه از دنیاست که فراموش شده یک گوشه از دنیاست که حتا خدا هم اونو فراموش کرده یک گوشه از دنیاست که مردمش وجود ندارن هیچ دعایی به آ...